جدول جو
جدول جو

معنی غربال زدن - جستجوی لغت در جدول جو

غربال زدن
غربال کردن بیختن گربال زدن غربال کردن بیختن
تصویری از غربال زدن
تصویر غربال زدن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از غربال کردن
تصویر غربال کردن
جدا کردن اشیای ریز و درشت یک جسم با ریختن آن در غربال و تکان دادن، کنایه از کنار گذاشتن و جدا کردن افرادی از یک مجموعه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غربال بند
تصویر غربال بند
آنکه شغلش غربال سازی است و غربال می بافد، غربال باف، غربال ساز، کنایه از کولی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غربیل زدن
تصویر غربیل زدن
غربال کردن بیختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برمال زدن
تصویر برمال زدن
گریختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غربال کردن
تصویر غربال کردن
کنایه از تفحص و جستجوی بسیار، کنجکاوی، الک کردن
فرهنگ لغت هوشیار
گربالبند گربالباف، کولی غربال ساز غربال باف، کولی غره چی غربتی قرشمال، زنی که بسیار داد و فریاد کند زنی سخت بی حیاو فحاش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ورمال زدن
تصویر ورمال زدن
گریختن (از ترس)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سبال زدن
تصویر سبال زدن
((~. زَ دَ))
کنایه از استهزا کردن
فرهنگ فارسی معین
ผูกเชือกรองเท้า
دیکشنری فارسی به تایلندی
জুতো বাঁধা
دیکشنری فارسی به بنگالی
رباط باندھنا
دیکشنری فارسی به اردو
לקשור שרוכים
دیکشنری فارسی به عبری
फीते बाँधना
دیکشنری فارسی به هندی
зав'язувати шнурки
دیکشنری فارسی به اوکراینی
завязывать шнурки
دیکشنری فارسی به روسی
махати крилами
دیکشنری فارسی به اوکراینی